رادیو تیام
با هرا پریزاد
آثار Gustav Klimt
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
مردی که دوستش می دارم
هم شعر می سراید هم رمان عاشقانه می خواند
ساده راضی می شود
به یک فنجان چای داغ
نه زل می زند به افق
و نه چشم به راه پرستو می ماند
از میانه ی پاییز می آید
با باران و ترانه
بزرگ است و مهربان
می گیرد جای همه ی نداشته هایم را
با لبخندی؛ فقط
هیچ ندارد…..
فقط مهربانی می شود گاهی
و جا می گذارد، ردپایی را در من
در جای خالی اش، در قلبم
نه او را از دزدیده ام از داستان های عاشقانه
و نه یافتم از رویا های محال
به امانت گرفته ام او را
تا ابد ….
از پشت کوچه باغ های خاطراتمان
سحر
وین. پاییز ۲۰۲۰